عشق و صفا سه شنبه 22 مرداد 1392برچسب:معنی عشق و ازدواج!!!, :: 20:47 :: نويسنده : مهران
شاگرد از استادش پرسید: عشق چیست؟
استاد در جواب گفت:به گندم زار برو و پر خوشه ترین شاخه را بیاور.اما هنگام عبور از گندم زار به یاد داشته باش که نمی توانی به عقب برگردی تا خوشه ایبچینی.شاگرد به گندم زار رفت و پس از مدتی طولانی برگشت.استاد پرسید: چه اوردی؟و شاگرد با حسرت جواب داد: هیچ!هر چه جلوتر میرفتم خوشه های پر پشت تری می دیدم و به امید پیدا کردنپر پشت ترین تا انتهای گندم زار رفتم.استاد گفت: عشق یعنی همین!
شاگرد پرسید: پس ازدواج چیست؟استاد گفت: به جنگل برو و بلند ترین درخت را بیاور.اما به خاطر داشته باش که باز هم نمی تونی به عقب برگردی!!شاگرد رفت و پس از مدت کوتاهی با درختی برگشت.استاد از او ماجرا را پرسید و شاگرد در جواب گفت:به جنگل رفتم و اولین درخت بلندی را که دیدم انتخاب کردم.به سبب انکه ترسیدم اگر جلو بروم باز هم دست خالی برگردم.استاد گفت: ازدواج یعنی همین!قالب وبلاگ گالری عکس دریافت همین آهنگ
قالب وبلاگ
گالری عکس دریافت همین آهنگ نظرات شما عزیزان:
سلام
وبلاگ قشنگی داری و من از خوندن مطالبش لذت بردم خیلی جالب بود برام منم یک وبلاگ با مطالب عاشقانه دارم اگه بیای و بهم سر بزنی خوش حال میشم راستی اگر خواستی برام کامنت بزار و نظر بده در ضمن من هر روز قسمتی از داستان زندگیمو مینویسم توصیه میکنم حتما بخونش. مرسی www.miadasheghaneh.loxblog.com
درباره وبلاگ سلام دوستان گل ازتون خواهش میکنم قبل از هر چیز به قسمت ********سخنی با دوستان بروید و توضیحات را مشاهده نمایید.تشکر آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها
|